الان یعنی من واقعا دارم پست میزارم ؟؟ دارم مینویسم ؟ باورم نمیشه !!
بعد از هزاران کلنجار و خود زنی و جویدن دندان بالاخره خودمو راضی کردم ، که بیام
نوشتن خزعبلات و چرت و پرتامو شروع کنم کلی ایده برای پست گذاشتن به ذهنم میرسه ولی امان امان از گشادگی و وقتی لب تاپ رو روشن
میکنم همشون از ذهنم میپرن |": ولی بالاخره خودمو راضی کردم برای نوشتن یه هدف کلی نمیخواد همین که هرچی داخل ذهن هست رو
بنویسی خودش کلی ارزش داره ((= ...
خب اول از همه یه تشکر و معذرت خواهی به همتون بدهکارم تشکر بابت کامنت های امیدبخش
پست قبل که کلی حالمو خوب کردن و باید منو ببخشین که داخل این مدت به وبلاگاتون سرنزدم و نظر ندادم ببخشید ، با خودم درگیر بودم و
حوصلم هم اندازه یه مثقال بود ولی سعی میکنم که به وب هاتون سر بزنم و نظر بزارم
از اتفاقات این چندروزه دوست دارم بگم که حیف چیز خاصی نیست و فقط یه خبر خوشحال کننده دارم که بالاخره کلاس زبانم تموم شد یعنی پریروز
که جلسه اخر بود احساس میکنم یه بار سنگین از روی دوشم برداشته شده |: و الان احساس پوچی میکنم واقعا اصلا نمیدونم روزامو چطور
میگذرونم *معلومه علافی کردن *
اره درسته میدونم قرار بود داخل این پست درباره ترسم از اینده و نرسیدن به ایده ال هام بنویسم ولی میدونید وقتی با خودم فکر کردم دیدم الان
ننویسم دربارش راستش احساس خوبی در این باره ندارم همین که الان دارم نفس میکشم و زندگی خوبی دارم خودش کلی چیزه و بهتره شکرگزار
باشم از الان زندگیم لذت برم و دلیلی هم ندارم که از اینده بترسم چون فکر میکنم میتونم از پس هر مانعی که داخل زندگیم هست بربیام من همه
تلاشمو میکنم به هر قیمتی ...[":
میدونید الان با نوشتن این جملات احساس خیلی بهتری دارم خیلی بهتر ^-^
میدونین من همیشه روی هر چیز کوچیک و بزرگی فوکوس میکنم خیلی به کلمات و جمله هایی که کسی بهم میگه دقت و فکر میکنم و این
خیلی اذیتم میکنم و باعث میشه گاهی اوقات حتی خواب نداشته باشم و تا چند وقت احساس خیلی مضخرفی بهم دست بده و همیشه با خودم
درگیر باشم که چرا من این کلمه رو به کار نبردم و چرا اینو نگفتم !! درک میکنید درسته ؟! الان من چنین احساس دارم |: و حتی دلم نمیخواد
ماجراشو هم تعریف کنم و به همین دلیل خودمو داخل اتاقم حبس کردم و برای ناهار خونه بابابزرگم نرفتم حتی دلم نمیخواد داخل چشمای
کسی نگاه کنم مخصوصا مامانم و عموم و یکی از فامیلامون که بعد از این اتفاق مطمئنن هر وقت ببینمش حالت تهوع بهم دست بده و ازش متنفر
بشم اه .. امیدوارم که شما به چنین مرضی دچار نباشید چون به شدت ازاردهنده است "^"
همین چند روز پیش بود که OST چوو برای سریال lnto The Ring منتشر شدد
و باید بگم خیلی عرر منده من عاشقشم خیلی قشنگه =^^^=
برای دانلودش روی لینک زیر کلیک کنین دیگه واقعا ارزش گوش دادن دارهه *-* خیییییییییلی قشنگه اصلا یه حس ناب به ادم میده (:
بعدا نوشت : قول میدم سر فرصت به وبلاگاتون سر بزنم قول میدم ((: