الان که دارم این پستو مینویسم ، در واقع دارم داخل یادداشت های گوشیم مینویسمش از شدت خستگی چشمام باز نمیشن و معلوم نیست چطوری دارم مینویسم ، خیلی دلم میخواد بیدار بمونمو کتاب جنس ضعیف رو ادامه بدم ولی مطمئنم دو صفحه بخونم خوابم می بره "-"
اهان اینم بگم جنس ضعیف رو حتما بخونیدش کتاب خیلی جالبیه (*=
هرچند خیلی قدیمیه
امشب شب آرزو هاست ~
و خب دقیقا یکی دو یاعت پیش رفتم روی پشت بوم خونه و هوا هم خیلی قشنگ بود خیلی زیاد (*= و کاری رو کردم که باید میکردم ، آرزو کردم .
نگین آینده اگه داری این پستو میخونی امیدوارم هنوز سر قولت مونده باشی و یادت نرفته باشه چی آرزو کردی باشه ؟
پی نوشت : سوال امروز خیلی قشنگه (=
خیلی نیازمند چنین چیزی بودم
پی نوشت : هنوز معلوم نیست چطوری دارم تایپ میکنم ، اصلا معلوم نیست '-'
پی نوشت : من واقعا معتاد شیرتوت فرنگیم بدونش نمیتونم زندگی کنم ... 🍓
سوال روز ششم : یه نامه بنویسید و با خودتون رو راست باشید. خودتون رو همونجوری که هستید با همین شکل و همین اخلاق و دقیقا همین جوری که هستید بپذیرید
نگین ....
میدونم هر وقت میری داخل آینه و خودت رو میبینی تنها چیزی که به ذهنت میرسه این جمله ست :
ازت متنفرم
میدونم چقدر اشتباه کردی
میدونمچقدر گاهی اوقات به خاطر این اشتباهاتت از خودت متنفر شدی و الانم هستی ولی اینو بدون من همیشه کنارتم اون نیمه ی وجودت که همیشه روشن و رنگین کمونیه ، اگه همه دنیا بهت پشت کنن من برای تو هستم
من برای من
هیچ کس غیر از خود تو مهمنیست ...هیچکس
مهم نیست بقیه چی میگن
مهم نیست چه قیافه ای داری
مهم نیست چقدر اشتباه کرد ی
مهم نیست چقدر خوردی زمین و زخمی شدی
مهم اینکه بلند شی و اینو بدون تنها کسی که میتونه دستتو بگیره منم ، من درونِ توام ..
میخوام بهت بگم با وجود همه نقص ها عیب ها و مشکلات که داری باید خودتو قبول کنی ، قبول کن ، چاره ای نداری ..باید بپذیری خودت بودن رو
با وجود همه سختیا ...
ملکه پریسیلا یه ناجی داره و اونم تنها و تنها توهستی (:
با عشقی از نهایت وجود : نگینِ رنگین کمونی