۳ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

My unicorn girl -معرفی سریال چینی

 

بیاین که میخوام یه سریال بهتون معرفی کنم که مطمئنم از شدت کیوت بودنش ،

رنگین کمون استفراغ خواهید کرد ("=

عاشقان مبارزه شیرین کجاان ؟ مائوکو ؟؟ این سریال خوراکه مائو و یومیکوئه *-*

خیلی خیلی کیوته یعنی خیلی کیوته و البته یه کوشولو لوسه "^"

این سریالو اواخر مهر ماه بود که دیدم  و هنوز سه قسمتش مونده ، که اصلا همت نمیکنم

برم ببینم چون همش توسط اینستاگرام عزیز اسپویل شد |:

اینقدر بدم میاد نمیتونم جلوی خودمو بگیرم که واسم اسپویل نشه . خودمم میدونم اخرش مث چی پشیمون میشم ولی بازم /:

خیلی سریال فانیه ، خیلی باهاش خندیدم و البت که گریه هم نمودم "^" 

*جدیدا خیلی سر فیلم و سریال و مانهوا احساساتی میشم و گریم میره . امروز رسما داشتم واسه قسمت سوم زیبایی حقیقی زار میزدم *

خب عرضم به حضورتون که ..( تکه کلام معلم کلاس زبانمونه XD)

حتما ببینید که اصلا پشیمون نمیشید خیلی کیوته خیلی کیوته *-*

کاپل اصلی فیم که اصلا نگم ! خیلی کاواییه ...

از جذابیت ها و جنتلمن بودن های ون بینگ نگم واستون اسم  واقعیش دارن چنه) کثافت خیلی جذابه "-"

سانگ تیان با تیپ پسرونه یه کیوتچه به تمام معناست *0* (کیوتچه قبلا تکه کلام سحری بود ، چرا جدیدا ازش استفاده نمیکنی ؟^-^ ) 

من اصلا از اون تیپ دخترونش خوشم نمیومد "-" من دوس داشتم همینجوری با موهای کوتاهش باشه =~= 

میدونین دلیل علاقه اعظمم به این سریال برمیگرده به عشقم نسبت به هاکی و اسکیت روی یخ . خیلی میدوستم ^-^ 

با اینکه تنها یه بار اسکیت روی یخ رفتم ، اونا هم رفته بودیم شاندیز  مشهد و باورتون نمیشه خیلی سخته ، حقیقتا واسه من خیلی سخت بود 

اصلا به اون اسونیا که به نظر میاد نیس /: 

من با اینکه کلی با اسکیت معمولی داخل پارک و اینورا بازی کردم و هنوزم میکنم *هرچند اسکیتام واسم دارن خیلی کوچیک میشن *

ولی بازم ادم همش لیز میخورد .."^"

ولی بازم خیلی قشنگه ^__^ 

 

پی نوشت : احساس میکنم یه استعداد به خصوصی داخل اسکیت روی یخ دارم ولی این استعداد باید یه روزی شکوفا شه ، حالا نمد کی !

پی نوشت : فردا امتحان املا داریم "-" عح 

پی نوشت : راستی واسه معرفی کامل برید ادامه *-*

پی نوشت : سر این پست خیلی سرمو به دیوار کوبیدم "-" 

                                                                                         

  • ۸
  • نظرات [ ۹ ]
    • Ayame ✧*。
    • دوشنبه ۱۵ دی ۹۹

    نامه ای به هشتاد سالگی من

     

    من عزیزم

    نمیدانم این نامه را میخوانی یانه ؟ اگه الزایمر نگرفته باشی تا آن موقع حتما این را خواهی خواند چون من تو را  کمتر نه ولی بیشتر از همه

    میشناسم . اگر تغییر نکنی ، اگر دیگر گذشته ات برایت مهم نباشد و نخواهی رویاهایت را به یاد بیاوری و ببینی که به آن ها رسیده ای یا نه

    الان که این را  داری می خوانی هشتاد سالت است  و نزدیک به یک قرن عمر کرده ای ...

    حتما خسته ای و با کوله باری از تجربه هایی که از هشتاد ، سصید و شست و پج روز زندگی ات کسب کرده ای و عینک روی چشمانت و گیس

    های خاکستری مایل به سفیدت داری این نامه را میخوانی و صد البته که با خواندش گریه خواهی کرد ، از صمیم قلبم امیدوارم که اشک شوق

    باشد .

    میدانم ...

    غم های زیادی دیده ای ، اشک ها ریخته ای

    شادی کرده ای ، خندیده ای ، اشک شوق ریخته ای

    اتفاقات زیادی سرنوشت برایت رقم زده

    اتفاقات خوب و بد ، شاد و غمگین

    نا امید شده ای ، شکست خورده ای

    بلند شده ای و با قدرت ادامه دادی

    حداقل امیدوارم که چنین کاری را انجام داده باشی ، چون باید بدانی که تو یعنی من بدون رویاهایت هیچ نیستی ، یعنی هیچ نیستیم .

    رویاهای من و توست که باعث شده هنوز سرپا باشیم ، شوق رسیدن با ان هاست که قلبمان هنوز روشن است. قلب من هنوز روشن است ،

    امیدوارم که تو در اینده آن را خاموش نکنی بلکه پر نور ترش کنی ، امیدوارم  که من را به تک تک رویاهایم رسانده باشی ، باید این کار بکنی

    نه برای کسی دیگر فقط برای من یعنی خود خود خودت ..

     برای دختر چهارده ساله ای که کنار پنجره نشسته و به ورای کهشان ها می اندیشد  (: 

    با عشق از طرف : نگین

     

    "چهاردهم دی ماه هزار و سیصد و نود و نه ."

     

     

    پی نوشت : مرسی از ناستاکا چان که منو به این چالش دعوت کرد .

    میدونم که خیلی دیر گذاشتم ولی خب .

    از طرف من هر کسی که اینو ننوشته دعوته (":

  • ۵
  • نظرات [ ۳ ]
    • Ayame ✧*。
    • يكشنبه ۱۴ دی ۹۹

    چرا اخه ؟؟؟؟؟

    چرا خه من باید الان یه پست طومار مانند بنویسم و بعد خواهرم بیاد لپ تاپ رو از شارژ بکنه و بعدش همش دود شه بره هوا !!!!

    اق خیلی اعصابم داغون شد ... متنفرم از این زندگی شیتی ....

    اه

    پی نوشت1 : میخوام داخل چالش سی روزه شرکت کنم ، به نظرتون دوم میارم ؟؟ میتونم ؟

    پی نوشت 2: اعصابم بدجوری خورده ، اق ..

    پی نوشت 3 : بعد یه قرنی اومدم پست بزارم همش به فنا رفت !

    پی نوشت 4 : حتی حال و حوصله اپلود عکس جدیدم ندارم |:

    پی نوشت 5: چرا من باید باتری لپ تاپ رو ازش جدا کنم که همچین چیزی اتفاق بیفته ؟؟؟

     

  • ۶
  • نظرات [ ۳ ]
    • Ayame ✧*。
    • شنبه ۱۳ دی ۹۹
    "I'am out with lanterns looking for my self "
    _Emily Dickinson

    あなたは私を遠くに置き去りにし、説明さえしませんでした

    In the end we'll all become stories<3
    نویسندگان