امروز از اون روزایی که بی دلیل حالم خوبه و احساس خوبی دارم هر چند مشکلات و درس همه سر جای خودشون قشنگ به مضطرب کردن من ادامه میدن ولی وقتی امروز صب بیدار شدم با خودم اینطوری بودم که امروز هیچ کس نمیتونه امروز رو ازم بگیره ، مال منه و قرار نیست خراب بشه و واقعا داره جواب میده ، ژورنال نوشتم ، برای خودم قهوه درست کردم ، تتو های فیک روی دستم نقاشی کردم ، با آدمایی که حالمو خوب میکنن حرف زدم ، با به یاد آوردن یه سری فلش بک بی دلیل خندیدم ، ینترستمو نگاه کردم و مصمم شدم تک تک اون سیو ها یه پیش نمایش باید از اینده باشن ، ضبط خونه رو روشن کردم و رقصیدم و خوندم تا درست نمیتونستم نفس بکشم و تصور می کردم دارم برای هزاران نفر کنسرت اجرا میکنم ، اتاقمو تمیز کردم ، دوش گرفتم ، کمی درس خوندم و با سوال های ریاضی کلنجار رفتم و از مسئله ها فیزیک لذت بردم ؛ زندگی رو درست مثل چیزی که میخوام زندگی کنم تصور کردم و بهم خودم یادآوری کردم همه چیز قراره بهتر بشه .
+ قالب چطوره خوبه یا نه ؟ خیلی یهویی عوض کردم و خب فعلا همینه !!!
+ راستش گریزی به سوی کتاب هنوز برقراره ولی حوصله و وقت نمونده برام برای نوشتن ریویو کتابایی که خوندم نجواگر ، بیمار خاموش ، ما دروغگو بودیم و الان هم دارم erathlings رو میخونم !! خیلی از چیزی که توقع داشتم بیشتر کتاب خوندم.
+ من یه سریال خیلی خیلی زیاد موردعلاقه دارم یعنی عاشقشم ولی نمیدونم دلم نمیخواد راجبش به هیچ کس بگم "-" ببینید منطق پشتش اینکه دوست دارم فقط موردعلاقه ی خودم باشه ولی از طرفی هم دلم میخواد با یه نفر راجبش عر بزنم TT ولی سوسکی یه جاهایی بهش اشاره کردم ولی شاید یه روز راجبش حرف بزنم ولی فعلا فقط موردعلاقه ی خودمو تا ابد ولی بگید ببینم کسی تابستانی که زیبا شدم رو میبینه ؟ I need to talk
+من علاقه ای به بچه ها ندارم ولی بچه های کوچیک خیلی ازم خوششون میاد ، این چه وضعیه "-"
+ اصلا بیان تبدیل به یه سیاره بدون سکنه شده و احساس میکنم دارم برای ارواح می نویسم .
+ من در حال فرستادن ویس و توضیح های مهم و حیاتی
یوکو : داری اخر همه ی ویس هات میگی نمیدونم !
+ بیایید این فکت رو قبول کنید که هدفون هزاران برابر بهتر از هنزفری و ایر پاد و این چرت و پرتاست !!!
+خیلی حس عجیب غریبی داره دارم این قالب جدید رو میبینم چشمام عادت نداره !
+ با تمام وجودم دلم یه هوای بارونی میخواد تا همه چیز رو برام بشوره ببره .